میگویند روزی ملانصرالدین به همسرش گفت: برایم شیرینی درست كن كه تعریف آن را فراوان از ثروتمندان شنیدهام. همسرش میگوید آرد گندم نداریم. ملا میگوید آرد جو استفاده كن. همسرش میگوید شیر هم نداریم. ملا جواب میدهد: به جایش آب بریز. همسر ملا میگوید: شكر هم نداریم. ملا پاسخ میدهد: شكر نمیخواهد. همسر ملا دست به كار میشود و با آرد جو و آب به اصطلاح شیرینی میپزد.
ملا بعد از خوردن، قیافهاش درهم میرود و میگوید: چه ذائقه بدی دارند این ثروتمندها
به ما میگویند: كینهها را بیرون بریز كه تنها راه خوشبختی رها شدن است. ما میگوییم: یكی از دلایلی كه میخواهم موفق باشم كم كردن روی بعضیهاست این یكی رو بی خیال میگویند: هر چه دیگر نیاز نداری از زندگیت خارج كن تا روح طراوت و سعادت در زندگیت جریان یابد. پاسخ میدهیم: وقتی به ثروت رسیدم هر آنچه نیاز دارم تهیه میكنم، بعد فكری به حال كهنهها خواهم كرد. میگویند: ورزش كن كه برای زندگی سعادتمند به نشاط و سلامتی نیاز داری. در جواب میگوییم: هنگامیكه موفق شدم و پول كافی بهدست آوردم بهترین امكانات ورزشی را تهیه میكنم.
چه دل خوشی دارند بعضیها !؟!؟
:: بازدید از این مطلب : 1021
مطالب مرتبط با این پست لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید
|
آرشیو مطالب آخرین مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com |
متن دلخواه شما
|
|